خاطره ي اولين سفر با تور

توي اين خاطره ميخوام تجربه ي اولين سفرم را با تور در اختيارتون بذارم تا بتونم كمك كوچكي به شما دوستان عزيزم بكنم.آنچه كه در اين سفرنامه ميخوانيد:مقدمه،پانتوميم،20سوالي ،بازديد از تنگه ي هلت،تاريخچه ي تنگه ي هلت،چگونگي به وجود آمدن تنگه ي هلت،آب بازي ،مسير دسترسي به تنگه ي هلت و….

خيلي وقت بود كه دلم ميخواست يه جايي سفر برم حتي شده براي يك روز ولي از طرفي دوستايي كه دوست داشتم باهاشون برم كار داشتن و هم اينكه خانواده نميتونستن بيان.ولي از طرف ديگه هم نميدونستم آيا با تور برم بهم خوش ميگذره يا نه؟يا بايد همش طبق قوانين خشك و مقررات آنها يا برنامه ي آنها پيش برم و شايدم بايد با كسايي هم سفر بشم كه اصلا حتي يك ثانيه نميتونم باهاشون كنار بيام.البته نه اينكه خيلي بد اخلاق باشم نه،ولي يك سري اخلاقيات و ديدگاه هاي خاص خود را داشتم.
از طرف يكي از دوستان سايت و اينستاگرام تورجور را ديدم كه هر هفته برنامه ي كليه ي گروه هاي طبيعت گردي را به صورت جدول ليست ميكرد و در اينستاگرامش قرار ميداد.يه چند هفته اي برنامه ي گروه ها را يه نگاهي مينداختم يه چند باري هم تصميم قطعي گرفته بودم كه برم ولي برنامه ي دوستام جور نميشد.تا اينكه يك روز دوستم برنامه ي تنگه ي هلت را توي جدول هفتگي برنامه هاي تورجور از گروه سپند ديد و بليط ان را خريد.
روز سفر رسيد با كلي ذوق از يك روز قبلش وسايلمو جمع كرده بودم و تقريبا ميتونم بگم جزو اولين كسايي بوديم كه خيلي زود توي ترمينال كاوه منتظر اتوبوس بودم.دوست داشتم برم اخراي اتوبوس بشينم چون معمولا طبق خاطراتي كه توي دانشگاه و مدرسه داشتم اوتوبوس به 3 قسمت تقسيم ميشد.قسمت جلو بداخلاقا و ساكت ها مينشستن.قسمت وسط اونايي كه يكم ريز ميومدن و بيشتر تماشا چي بودن و قسمت آخر هم كلا انرژي بخش هاي سفر و اونايي كه اوتوبوس را ميتركوندن بودن.
رفيتم 2 تا رديف مونده به آخر نشستيم و خوشبختانه مسئولين هيچ مخالفتي نكردند.هر سه توي يك رديف نشته بوديم تا به ترمينال صفه رسيديم تا بقيه مسافرها سوار بشن تا 11:40 منتظر 3 تا از مسافرها كه تقريبا از راه دوري ميومدن ،بوديم.اونها دوست داشتن جاي ما بشينن يا نميدونم شماره صندليشون بود ولي اصلا از اين وضع خوشحال نشدم به هرحال با كوتاه امدن يكي از دوستام قضيه فيصله يافت و همون افراد شدن صميمي ترين دوستان ما توي اون مسافرت.
ساعت حدود 12 بود كه از اصفهان به سمت تنگه ي هلت راه افتاديم.

من با اينكه شب قبلش تا ديروقت بيدار بودم و صبح همون روز تا 7 شب سركار بودم اصلا احساس خستگي و خواب نميكردم.ظاهرا بچه هاي اخر اتوبوس هم چنين احساسي داشتن.
پس تصميم گرفتيم كه باهم بازي كنيم.كلي پانتوميم و 20 سوالي و… بازي كرديم و خنديدم كه صداي بقيه كمي درامد. حدودا ساعت 6.5 شده بود كه يكمي خوابم گرفت.ولي هرچه قدر سعي كردم كه بخوابم نتونستم.اخه يك بار چشمام داشت گرم ميشد يكي از بچه ها كه كف اتوبوس خوابيده بود چنان كش و قوصي به خودش داد كه پاش را محكم به من كوبوند،ديگه از همون خواب نصفه نيمه پريدم و تا خود ساعت 7:5 كه به يه محلي براي صرف صبحانه رسيده بوديم بيدار موندم.
صبحانه سلف سرويس بود و شامل:كره، 4 نمونه مربا،پنير،عسل،نان،گوجه،خيار،زيتون،كالباس و ذرت بود.
يه صبحانه ي مفصل و عالي توي هواي عالي با يه نسيم خنك صرف كرديم.سوار اتوبوس شديم بعد از فكر كنم 1 ساعت رسيديم به تنگه.

مسير دسترسي تنگه ي هلت:

از لاين خرم اباد انديمشك تا انتهاي تونل ترشان رفت سپس بعد از بيرون امدن از تونل سمت راست يك بريدگي داشت كه وارد ان شد و از زير گذر داخل لاين مخالف يعني لاين انديمشك شد و به طرف خرم اباد حركت كرد. و بعد از عبور تونل گندم كار و ترشان و مابين خروجي ترشان و ورودي تونل خرگوشان ايستاد.
ساعت حدودا 9 بود كه از يك تپه ي نسبتا بلند امديم پايين تا به تنگه رسيديم.اولين اشتباه من اين بود كه يك كفش تابسونه ي بندي پوشيده بودم كه اصلا مناسب اين تنگه كه كلي سنگ هاي ريز و درشت داشت ،نبود.

تور يك روزه ي تنگه ي هلت-سپند-تورجور

خلاصه از كفش كه بگذرم ولي ابش و طبيعتش عااااالي بود،يه اب خنكي داشت كه حس كردم انرژي يك سالمو ازش گرفتم.اصلا ميتونم بگم تنگه ي هلت يكي از بهترين و زيباترين و شگفت انگيز ترين مكان هايي كه با ديدنش تمام احساسات مثبت و خارق العاده اي به سراغ ادم مياد.

گاهي تمام كلمات و تمامي عكاس ها بيان گر زيبايي اون تنگه نيستند پس براي بيان اين همه زيبايي چاره اي جز دعوت شما براي ديدن ان منظقه ندارم.

رودخانه اي در ميان كوه هاي صيغلي داده شده و سر به فلك كشيده كه به آن تنگه ي هلت ميگويند.تنگه ي هلت يكي از خوش اب و هوا ترين منطقه اي خرم اباد هست كه در 90 كيلومتري پل زال قرار داره.

تور-يك-روزه-ي-تنگه-ي-هلت-سپند-تورجور

بهتون پيشنهاد ميكنم اگر ميخوايد يك سفر ماجرا جويانه و خاطره انگيز را براي خودتان رقم بزنيد تا اين تابستون تموم نشده حتما يه سر به اونجا بزنيد.اونجا ميتوانيد صخره نوردي كنيد،و براي ديدن زيبايي هاي بيشتر از زير تخته سنگ ها عبور كنيد(البته ناگفته نمونه مجبوريد اين كارا كنيد چون كه توي مسير اين رود خانه سنگ هاي عظيم و جسته اي در ميان صخره ها گير افتادن كه باعث شدن راه بند بياد و بعضي اوقات ناچاريد كه از زير اين سنگ ها عبور كنيد.)،آب بازي كنيد و از لحظاتتون استفاده كنيد.
ما حدودا 3يا 4 ساعتي توي تنگه پيمايش و آب بازي ميكرديم.البته طبق گفته ي سرپرست تورمان طول اين تنگه 4 كيلومتر است كه براي پيمايشش 4 ساعت طول ميكشه.

تنگه-ي-هلت-تورجور-گردشگري-سپند

ولي نظر شخصي من اينه كه به فكر تموم شدن و رسيدن به ته رودخانه نباشيد بلكه از مسيرتان لذت ببريد.
تقريبا وسط هاي تنگه بوديم كه ديگه بچه ها كمي خسته شده بودند طبق پيشنهاد سرپرست، ههممون دور يك تخته سنگ نشستيم و هر كسي هر خوراكي كه اورده بود باز ميكرد و همه با هم ميخورديم در اين حين يكي از بچه ها از سرپرست پرسيد اصلا اين تنگه هلت چجوري به وجود امده ؟؟؟
و جواب سرپرست هم اين بود:در نزديكي خرم اباد يه درياچه وجود داشته كه يه سد روي ان ميزنند.به مرور زمان و بارندگي زياد آب سد سرازير ميشه و با آب چشمه ها يكي ميشه كه باعت بروز همين رودخانه ميشه.
سرتون را درد نيارم ساعت حدودا 1 بود كه از اب بالا امديم و توي اتوبوس لباس هامون را عوض كرديم و قصد برگشت كرديم.

ساعت 2:30 به يك رستوران زيبا در حوالي خرم آباد رسيديم.ما سه نفر بوديم كه من زرشك پلو با مرغ و دو تا دوستام جوجه كباب سفارش دادن و يك پارج دوغ محلي كه مجموعا 60 هزار تومن شد كه با اين وضع الان فكر ميكنم خوب بود.

توريك-روزه-ي-تنگه-ي-هلت-سپند-تورجورتوريك-روزه-تنگه-ي-هلت-از-اصفهان-تورجور

براي ادامه ي مطلب كليك كنيد.